메뉴 바로가기 본문 바로가기

사전 본문

  • 1.رشته، تار، طناب، ریسمان
  • 2.بند، رشته، تار، طناب، ریسمان
  • 3.پیوستگی، رابطه، وابستگی، نفوذ، اعتبار، تفوق

뜻/문법

예문

다음사전 앱
4건
  • بند چرمی، تسمه ی چرمی 가죽 (→끈)
  • بستن بند کفش 구두매다 (→매다)
  • به اعتبار کسی موفق شدن 을 타고 출세하다 (→끈)
  • سرم از درد نزدیک است بترکد 머리가지끈지 아프다 (→지끈지끈)

서비스 바로가기

메일받은메일수

메일함이 없습니다
메일함 생성을 위해선 Daum아이디가 필요합니다