메뉴 바로가기 본문 바로가기

사전 본문

  • 1.یک دان
  • 2.یک ستون
  • 3.سکو، طبقه ی سطح بالا آمده، سطح بالا آمده

뜻/문법

  • بدن، لشگر، گروه، حزب، تیم، دسته ی بازیگران، دسته
더보기
  • 1. (지적 단위) یک دان (در حدود ٢٤۵ . ٠ جریب فرنگی)
  • 2. (인쇄물의)یک ستون
  • 3. (등급의) درجه، کلاس، مرتبه، شان، سطح
더보기
더보기
  • 1. (무대)سکو، طبقه ی سطح بالا آمده، سطح بالا آمده
  • 2. (교회의 연단)تریبون، سن، صحنه، منبر
  • 3. (제단)محراب، دوایر، جهان، گیتی
더보기
  • تصمیم، رای، قصد، قضاوت
더보기
  • فقط، تک، یک، یکی، واحد
더보기
  • 1. (묶음)دسته، بقچه، خوشه، بافه
  • 2. (장작 따위)بصورت دسته بستن، دسته دسته بستن
더보기

예문

다음사전 앱
23건
  • کشتی بادبانی ()배 (→돛)
  • دست به یخه شدن 접전 (→단병)
  • با کمربند یا تسمه احاطه و محکم شده، کمردار، تسمه دار 벨트를단 (→벨트)
  • شلخته، لاابالی، نامرتب، کثیف، بی نظم 단정치 못한 (→단정)
  • تصمیم نهایی گرفتن 을 내리다 (→단)
더보기
맨위로

서비스 바로가기

메일받은메일수

메일함이 없습니다
메일함 생성을 위해선 Daum아이디가 필요합니다