메뉴 바로가기 본문 바로가기

사전 본문

  • 1.تنظیم، مرتب، ترتیب
  • 2.تصفیه ی حساب، تسویه ی حساب، تصفیه، کاهش، کم کردن
  • 3.مرتب کردن، منظم کردن، آراستن، چیدن، ترتیب دادن، نظم و ترتیب دادن، تصفیه کردن، تسویه کردن، منحل کردن، کم کردن، تعدیل کردن

뜻/문법

(정돈)تنظیم، مرتب، ترتیب

(해체·해소) تصفیه ی حساب، تسویه ی حساب، تصفیه، کاهش، کم کردن

정리하다 : مرتب کردن، منظم کردن، آراستن، چیدن، ترتیب دادن، نظم و ترتیب دادن، تصفیه کردن، تسویه کردن، منحل کردن، کم کردن، تعدیل کردن

예문

다음사전 앱
6건
  • قانون فیثاغورث 피타고라스정리 (→피타고라스)
  • فروش ته انبار 잔품 정리 (→잔품)
  • تسویه ی دفتر حساب، تسویه ی حساب 장부 정리 (→장부)
  • انجام دادن کارهای به تاخیر افتاده شده 밀린 사무를 정리하다 (→밀리다)
  • امور باقیمانده را تمام کردن، کارهای باقیمانده را به پایان رساندن 잔무정리하다 (→잔무)
더보기

서비스 바로가기

메일받은메일수

메일함이 없습니다
메일함 생성을 위해선 Daum아이디가 필요합니다