메뉴 바로가기 본문 바로가기

사전 본문

  • 1.فروختن، به معرض فروش گذاشتن، معامله کردن
  • 2.خیانت کردن، لو دادن، تسلیم کردن، فروختن، گیر انداختن
  • 3.منحرف شدن، از راه خارج شدن

뜻/문법

1.

(판매)فروختن، به معرض فروش گذاشتن، معامله کردن

2.

(배반)خیانت کردن، لو دادن، تسلیم کردن، فروختن، گیر انداختن

  • به کشور خود خیانت کردن، کشور خود را فروختن

    나라를 팔다

3.

(돌리다) منحرف شدن، از راه خارج شدن

  • چشم بر داشتن، چشم برگرداندن، پرت شدن حواس

    한눈(을) 팔다

4.

(이름을) استفاده کردن از شهرت، سوء استفاده کردن از شهرت

  • با استفاده از شهرت پدر در کار خود موفق شدن

    아버지의 이름을 팔아 성공하다

5.

(곡식을) فروختن

예문

다음사전 앱
20건
  • برای فروش گذاشتن 팔려고 내놓다 (→내놓다)
  • فروختن چیزی به قیمت تمام شده 실비팔다 (→실비)
  • ارزان فروختن، حراج کردن 염가팔다 (→염가)
  • با قیمت کم فروختن 똥값으로 팔다 (→똥값)
  • جنسی را به قیمت اصلی یا اولیه فروختن 본값팔다 (→본값)
더보기

서비스 바로가기

메일받은메일수

메일함이 없습니다
메일함 생성을 위해선 Daum아이디가 필요합니다