(가슴팍)سینه، قفسه ی سینه، پستان، بغل، آغوش
زنی با سینه های بزرگ، زنی با پستانهای بزرگ
از سینه عکس برداری کردن، از سینه عکس گرفتن
(심장)قلب
تپش قلب داشتن
(마음)دل، ذهن، روح، جان، روان، خاطره، یاد، فکر، خاطر
حقیقت تلخ
(از ترس) یکه خوردن، هراسان شدن، زهره ترک شدن، بسیار ترسیدن، دچار هول و تشویش ناگهانی شدن، غافلگیر شدن، حیرت زده شدن
احساس خفگی کردن، دل پر داشتن، دل گرفته بودن، بی حال بودن
دلشکسته، غصه دار، ناراحت، اندوهگین، غمگین، دردناک، دل شکسته (بودن)
نگران، مضطرب، دلواپس، بی قرار (بودن)
تأثیر گذاشتن، اثر گذاشتن، مسلم شدن
مشتاق دیدار معشوق خود بودن
애인이 보고 싶어서
سینه درد، دل سوزش، ترش کردگی، سوزش معده، درد یا سوزش قلب، درد قفسه سینه، نارضایتی، دلشکستگی
درد قفسه ی سینه
위 내용에 대한 저작권 및 법적 책임은 자료 제공사 또는 글쓴이에 있으며 Kakao의 입장과 다를 수 있습니다.