메뉴 바로가기 본문 바로가기

사전 본문

  • سیستم، نظام، دستگاه، اصل و نسب، تبار، دودمان، نژاد، اصل، منشأ، ریشه، سرچشمه، گروه، دسته، خانواده

뜻/문법

سیستم، نظام، دستگاه، اصل و نسب، تبار، دودمان، نژاد، اصل، منشأ، ریشه، سرچشمه، گروه، دسته، خانواده

  • نظم دادن، نظم بخشیدن

    계통을 세우다

  • او از هواخواهان کندی است، او از هواداران کندی است

    그는 케네디 계통의 사람이다

  • زبان انگلیسی از خانواده ی هند و اروپایی است

    영어는 인도유럽어 계통이다

  • اندام عضلانی، سیستم عضلانی

    근육 계통

  • دستگاه گوارش، جهاز هاضمه

    소화기 계통

  • دستگاه عصبی، سلسله اعصاب

    신경 계통

  • سلسله فرامین

    지휘[명령] 계통

예문

다음사전 앱
9건
  • اندام عضلانی، سیستم عضلانی 근육 계통 (→계통)
  • طریق سرایت 전염 계통 (→전염)
  • دستگاه گوارش، جهاز هاضمه 소화기 계통 (→계통)
  • دستگاه عصبی، سلسله اعصاب 신경 계통 (→계통)
  • سیستم عصبی 신경 계통 (→신경)
더보기

서비스 바로가기

메일받은메일수

메일함이 없습니다
메일함 생성을 위해선 Daum아이디가 필요합니다